دومین خاطره مامان
بازم سلام ... امروز دوشنبه 24 تیره . گل قشنگم ! امروز پول دادم به دایی سید حسین رفت واسه شما 3 بسته پوشک کوچولو خرید که گذاشتم خونه مامان جون اینا( دست دایی درد نکته ) بابا آرش مهربون هم نشسته بود پای لب تابه دایی . وقتی نشونش دادم ، خیلی خوشحال شد .از من گرفتشون و قربون صدقه ی شما رفت .نمیتونی تصورش کنی که بابا چقدر بیتابه دیدنته عزیزم ... بابا آرش خیلی دوستت داره ... راسنی ....این اولین پوشکی بود که واست گرفتیم ... &nb...
نویسنده :
مامان ساره
17:01